رویای ما به حقیقت پیوست ، قلبهای ما به هم پیوست و زندگی آغاز شد…
به تو رسیدم در اوج آسمان عشق ، این بود قصه ی من و تو و سرنوشت….
تو آمدی و دنیا مال من شد ، همه ی انتظار و دلتنگی ها و غصه ها تمام شد
تو آمدی و عشق آمد و پیوند ما در کتاب عشق ثبت شد….
باور نداشتم مال من شده ای ، لحظه ای به خودم آمدم و دیدم همه زندگی ام شده ای
عشق معجزه نیست ، حقیقتیست در قلب ها که پنهان است
به پاکی عشق ، به لطافت با تو بودن و ما با هم آمده ایم که به همه ثابت کنیم معنای عشق واقعی را….
تو همانی که من میخواستم ، مثل تو کسی در دنیا نیست برایم ، مثل تو هیچگاه نیامد و نمی آید و نخواهد آمد ، تو اولین و آخرینی برایم….
و با عشق پرواز میکنیم ، میرویم به جایی که تنها آرامش باشد در بینمان، تا در یک سکوت عاشقانه و در اوج آرامش بدون هیچ غمی در آغوشت آرام بگیرم !
اینبار سکوت زیباست، چون درونش یک عالمه حرفهاست ، حرفهایی در دلهای من و تو ، که هم تو میدانی راز دلم را و هم من میدانم راز درونت را…

:: موضوعات مرتبط:
دلنوشته ,
,
:: برچسبها:
اتاق تنهایی ,
کلبه تنهایی ,
تنهایی ,
تنهای تنها ,
تنها ,
ساختار دنیا ,
دنیای کسی ,
عشقولانه ,
غمگین ,
پناهم باش خدا ,
ساده ,
دیوانگی ,
غصه ,
سکوت ,
دل من ,
خیلی سخته ,
مغرور ,
مرد واقعی ,
عشق بی هوس ,
دیوونه ,
عاشق ,
اره اینجوریاست ,
خاص ,
تقدیم به مخاطب خاص خودم ,
|
امتیاز مطلب : 219
|
تعداد امتیازدهندگان : 44
|
مجموع امتیاز : 44